راز هیپنوتیزم
راز هیپنوتیزم
هیپنوتیزم یکی از شاخه های مهم علم روانشناسی می باشد. هیپنوتیزم پروسه ای علمی می باشد که با کمک آن سطح هوشیاری انسان عمیق ترو وسیعتر میشود وتمرکز در انسان بیشتر می شود.
شخصی که هیپنوتیزم شده است می تواند به قسمت ناهشیارمغزدسترسی داشته باشد هیپنوتیزم یک عمل ماورای طبیعی یا جادویا سرگرمی نیست. علم هیپنوتیزم رو با خرافات یا جادواشتباه نگیریم.
هیپنوتیزم تکنیکی است برای تمرکز حواس، با استفاده ازروش های علمی ثابت شده و می تواند به انسان در دستیابی به ضمیر ناخودآگاه کمک زیادی کند.
حدود ۲۰۰ سال است که این شاخه از روانشناسی کشف شده است و از آن استفاده می شود. نکته جالبی که وجود دارد این است با این که هیپنوتیزم شاخه ای از روان شناسی و علم روانشناسی می باشد، ولی هنوز خود علم هنوز نتوانسته به صورت کامل و جامع درباره نحوه کار کردن هیپنوتیزم توضیحی منطقی به ما بدهد.
چون که هیپنوتیزم یک شهر کوچکی از دنیای ذهن انسان است می شود گفت که کار خیلی سختی است که ما بتوانیم به طور کامل درک کنیم که ذهنمان در واقع به چه صورتی عمل می کنه! ولی علم روانشناسی نحوه کار کردن برخی از مدل های علم هیپنوتیزم را مشخص کرده، برخلاف تصورما هیپنوتیزم یک خواب نیست.بلکه انسان در حالت هیپنوتیزم به طور کامل هوشیارمی باشد.
دانشمندان بر این باورند که کارکرد ذهن در حالت هیپنوتیزم و حالت خواب تفاوت زیادی دارد. شما در این حالت به طور کامل هوشیارهستید و بر روی موضوع مورد نظر به صورت جدی تمرکز دارید و ذهن شما موضوع های مانند آن را برای شما تفکیک میکند.
در واقع اگر بخواهیم تفاوت هیپنوتیزم را با خواب توضیح بدهیم باید بگوییم هیپنوتیزم خواب نمی باشد. امواج مغزی در حالت خواب با امواج مغزی در حالت هیپنوتیزم در بسیاری از موارد تفاوت هایی دارد.از یک نظردیگر هیپنوتیزم با تلقین معمولی هم فرق دارد، به خاطر این که مناطقی که به دلیل و اثر تلقین تحریک میشوند با مناطقی ک هنگام هیپنوتیزم تحریک میشوند فرق می کنند.
تاریخچه هپنوتیزم :
نظرات بسیار زیادی درباره این که چه کسی هیپنوتیزم را آغاز کرد، وجود دارد. هندوهای هند بر این باور هستند که آن ها این روش و شیوه را بنیان گذاری کرده اند و از هپنوتیزم به عنوان یک روش درمانی ودارو برای سلامتی استفاده کرده اند.
در حال حاضر این روش یکی از کاربرد های مهم و اصلی هیپنوتیزم حساب می شود و به روانشناسی ارتباط داده می شود ولی پیشرفت های مهم و با اهمیت و بنیادی علم هیپنوتیزم در سال ۱۸۴۲ میلادی و زمانی که جیمز برید شروع به تحقیق بررسی بیشتراز آن کرد، اتفاق افتاد. جیمز برید که پدر هیپنوتیزم جدید نام گرفت، اعتقادی نداشت که خواب مغناطیسی موجب هیپنوتیزم می شود و اعتقاد داشت که خلسه ها فقط یک خواب عصبی محسوب میشوند
.
هيپنوتيزم از كلمه هيپنوز كه يك لغت يوناني می باشد و به معناي خواب هست، گرفته شده است و همان طور که گفته شد هیپنوتیزم شاخه ای از علم روانشناسی می باشد که در آن به واسطه تلقین، فرد از حالت هوشیاری خارج می شود و تحت تسلط شخصی که هیپنوتیزورنامیده میشود درمی آید.
پس با این تعاریف می توانیم بگوییم از زمانی که انسان وجود داشته است هيپنوتيزم نیز وجود داشته است، ولی اگر قصد داشته باشیم نقطه اي هر چند کوچک و محدود را به عنوان شروع هيپنوتيزم پزشکي علمی را عنوان کنیم، باید حتما از پاراسلسوس نام ببريم.
در قرون وسطی مجالسی تشکیل می شده است که پزشکان و ستاره شناسانی مانند پاراسلس با استفاده از آهنربا معالجاتی راانجام می دادند. اين پزشک سوئيسي بر این باور بود که نيروهای مغناطيسي اجرام آسماني و ستارگان بعد از تداخل ادغام با هم بر کالبد انساني موثرواقع می شوند و باعث بروز بعضی مریضی ها مي شوند.
کاربردهای هیپنوتیزم
در پزشکی از هيپنوتيزم برای تسكين درد بيماران، درمان برخی از امراض و ايجاد بیهوشی و بيحسی استفاده می شود.
کنترل خشم، تقويت حافظه، تسهيل در يادگيري، تقويت انگيزه در مطالعه، افزايش بازده در مطالعه و افزايش قدرت خلاقيت از دیگر مواردیی هستند كه بااستفاده ازهيپنوتيزم قابل دستیابی می باشند.
نخستین تلاش های هیپنوتیزم در واقع به قبل از تاریخ مکتوب بشری میرسد!
جالب است که بدانید تاريخچه هيپنوتيزم به كشورهاي مانند ايران، هند، یونان و مصر بر میگردد. در ايران قبايی از جمله مغ ها توانایی این را داشتند که با تحمل دشواری، خودشان رو به مرحله و درجه ای از خلسه می رساندند که در آن حالت نسبت به درمان برخی امراض می پرداختند.
و درکشور هند مرتاضها بودند که با تحمل رياضت و سختی های زیادی قادر بودند به حالت خلسه رفته و كارهاي خارق العاده ای را انجام بدهند.اگر دقت کنیم کتيبه هاي ميخي که ازقبل از ميلاد مسيح بر جا مانده اند این موضوع رو به اثبات میرسانند که سومريان از اين روش مطلع بوده اند ودر مواردی استفاده می کرده اند.
دیدگاهتان را بنویسید